همزمان با تیتر " ریختوپاش و عوامفریبی در جریان سفر احمدینژاد به اردبیل" در سایت حزب مشارکت که مملو از عصبانیت از دستاوردهای سفر استانی احمدی نژاد به اردبیل بود، یک سفر استانی دیگر هم در سایت آنها منعکس شده بود. سفر محمد خاتمی به مشهد!
سفری پر هزینه که معلوم نشد هزینههای آن از کدام اعتبار تامین شده است و جالب تر آنکه بر خلاف سفرهای کاری احمدی نژاد که مورد انتقاد روزنامههای دوم خردادی است، این سفر تبلیغاتی مورد استقبال شدید قرار گرفت.
به رغم آنکه رسولی، سرپرست بنیاد باران و استاندار سابق خراسان مدعی شده بود سفر خاتمی به مشهد جنبه انتخاباتی ندارد از سراسر این سفر برنامه ریزیهای انتخاباتی هویدا بود. از هماهنگیهای مشارکت تا مجمع روحانیون و حتی پلاکاردهای گسترده اعتماد ملی! شاید بتوان این قرینه را در کنار تیتر "سرلیستی خاتمی" به خوبی معرف واقعیات داخل اصلاح طلبان دانست.
این سفر خاتمی تنها در ظاهر کپی برداری از احمدی نژاد نبود که در شعارها هم او به تقلید رو آورده بود و مدعی گردید ائتلاف اصلاح طلبان طرفدار و پاسدار عدالت است. این شعار عدالت طلبی او ادامه ای نیز داشت: «ما خواستار مجلسی هستیم که که بتوانیم در عرصه جهانی ظرفیتهای ایران را به جهانیان بنمایانیم.»
او در جمع دانشجویان گفت «ای کاش دانشجویانی که به خاطر نقادی هرچند تند و نا به جا دستگیر شده اند در میان ما بودند.» و در جمع زنان اظهار داشت «تفکر منزوی کردن زنان متحجرانه است»
او در مصاحبه با خبرگزاری مهر که به رغم ادعای اصولگرا بودن سفر خاتمی را بیشتر از رییس جمهور پوشش داده بود گفت«نباید تردید کنیم که مجلس رکن بسیار مهم و مظهر حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است و در صورتی که در بررسی صلاحیتها فقط معیارهای قانونی رعایت شود به طور قطع انتخاباتی قابل قبولی خواهیم داشت. کشور ما در معرض تهدیدهای بزرگی است و متاسفانه نگرانی جدی وجود دارد که با مشکلات بزرگتری روبرو شود بر همین اساس باید چارچوب کلی اصلاحات مشخص شود»
او در جمع اساتید دانشگاهی، دانشجویان، جوانان و تشکلهای غیردولتی مشهد ادعا کرد <**ادامه مطلب...**>«در دوره اصلاحات، برای همه مسائل کار شد» و در دیدار با فعالان اقتصادی مشهد گفت«شعارهایی که اصلاحات اصیل انتخاب کرد عبارت بود از حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، جامعه مدتی سازگار با معیارهای اسلامی و تقویت نهادهای مدنی. اینها گرچه شعارهای اقتصادی نبود ولی شعارهای بنیادی بود که میتوانست و میتواند هم در سیاست و هم دراقتصاد و هم فرهنگ اثر تعیین کننده داشته باشد... با همه جفاهایی که به اصلاح طلبان شده و میشود بنا داریم در عرصه انتخابات حضور داشته باشیم»
اگرچه این سخنان شکی در تبلیغاتی بودن آن باقی نمیگذارد اما آنهائی که از خرج و مخارج فراوان سفرهای استانی احمدی نژاد انتقاد میکردند حالا همه به تعریف و تمجید مشغولند و کسی یاد هزینه سفر نمیافتد، کسی هم نمیپرسد مگر خاتمی نمیتواند پشت میزش در بنیاد باران بنشیند و ستادهای اصلاح طلبان را هماهنگ کند؟ هیچ خبرنگاری هم اصلا به این فکر نمیافتد که برای روزنامههای اصلاح طلب از سفرهای استانی خاتمی به شیراز و مشهد و... حاشیههای آنچنانی بفرستد. و هیچ کدامشان هم معترض نمیشوند که چرا این سفرها ـ که هیچ ربطی به انتخابات مجلس ندارد ـ باید تا ?? اسفند ماه ادامه پیدا کند؟
جالب تر آنکه ابطحی در وبلاگش نوشته کاش آقای خاتمی خسته نشود و این سفرها را ادامه دهد. این کار بزرگترین گام در ساماندهی اصلاحات است و امید را دوباره برمیگرداند.
به تعبیر یکی از وبلاگ نویسان «در دنیایی مجازی مهر ـ به عنوان هسته رسانه ای این نوع اصولگرایی ـ و فرارو ـ به عنوان شاخه نزدیک تر این گروه به اصلاح طلبان ـ تمایل خود را برای این همگرایی ثابت کرده اند و کم کم مشخص میشود که اصولگرایی برای این دسته تنها ابزار رسیدن به قدرت است و اساسا معنایی برای اصولگرایی یا اصلاح طلبی در شعارهای آنها وجود ندارد و تنها الفاظ هستند که نقش بازی میکنند.»
سوال اینجاست که آیا خاتمی خودش را برای کدام انتخابات آینده آماده میکند؟ مجلس یا ریاست جمهوری ؟ آیا با هزینههای گزافی که بر دوش نظام گذاشت و اعمال خلاف شئون اسلامیش تأیید صلاحیت خواهد شد؟ راستی مگر خاتمی ژست خارج شدن از عرصه سیاسی نگرفته بود؟ همه این رفتارها برای جلوگیری از نقد دولتش بود؟
اما همه بحث به همین جا ختم نمیشود. حاشیههای این سفر نیز شنیدنی بود؛ وقتی خاتمی در سالن شهید بهشتی مشهد قصد سخنرانی داشت مجری جلسه در واکنش به شعارهای تند برخی اعضاء تحکیم تهدید کرد آقای خاتمی سالن را ترک خواهد کرد و با این حال، این طیف همچنان به شعارهای خود ادامه دادند.
در این جلسه تعدادی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فردوسی در انتهای سالن با دردست گرفتن عکسهایی از رئیس جمهور و دست نوشتههایی مانند "آقای خاتمی؛ هزینه این تبلیغات از کجا آمده است؟"، "آقای خاتمی؛ ساده زیستن را از احمدی نژاد بیاموز"، "فقر، فساد و تبعیض محصول دولت توست" و "احمدی احمدی حمایتت میکنیم"، به مخالفت آرام با این جمع برخواستند اما آنها که پلاکارد "زنده باد مخالف من" در دست داشتند، با حامیان رییس جمهور درگیر شدند و عکسها و نوشتههای در دست آنها را پاره کردند.
جالب تر آنکه پس از پایان برنامه تعدادی از اعضاء انجمن دانشگاه فردوسی با سردادن شعارهای "مرگ بر دیکتاتور" و "دولت ناکارآمد استعفا، استعفا" قصد تحریک حاضران و تبدیل کردن این برنامه به یک راهپیمایی را داشتند که با بی توجهی اغلب شرکت کنندگان، جمعیت متفرق شدند.
آیا اینگونه اقدامات را میتوان بجز تلاش برای بازگشت به قدرت تعبیر کرد، اگر اینگونه است چرا آنرا منکر میشوند و میگویند سفرهای خاتمی انتخاباتی نیست؟ مگر نه آنکه فقط خبرگزاری مهر 2 بار از قول آقای رسولی چنین خبری را کار کرد! مگر خاتمی خود در همین سفر نگفته بود بدترین فساد دروغ گفتن به مردم و ریاکاری و خدشه در رای مردم است؟ پس چرا خاتمی خود دروغ میگوید؟